پایان هفته ششم
سلام تمشک کوچولوی من دیروز شش هفتت تموم شد و امروز اولین روز هفته هفتمه . راستش از روز جمعه 20 تیر کم کم حالم بد شده دلم خیلی بهم می پیچه و معدمم خراب شده هر چی می خورم انگار توی معدم مخلوط کن روشنه و داره می چرخه بدتر از اونم انقدر بدنم داغ شده که دیگه توانم تموم شده . اما همه اینا بکنار وقتی بهت فکر می کنم از خوشحالی بی اراده میخندم عزیزم این هفته مجبور شدم 3 روز قرص مصرف کنم و بعدش خداروشکر مریضیم خوب شد . راستی بابایی خیلی هوامونو داره وقتی من حالم بد میشه خیلی نگرانه همش با تو صحبت می کنه که کوچولوی خوبی باشی . عزیزم از وقتی ما فهمیدیم که تو اومدی تو دلم، بخاطر حساس بودن وضعیتت به هیچکی نگفتیم و خواستیم یکم مطمئن بشیم . راستش همون ...